در این اتفاق عظیم زندگیممسائل زیادی رو درک کردمآدمای زیادی رو شناختمدقیقا رسما تباه شدمو دیگه فکر نمی کنم بتونم به زندگی عادیم برگردمولی چند نکته را خواستم براتون بنویسماتفاقی که برای مادرم افتادبه خاطر ضعف پزشکی بودکه در بیمارستان های دولتی اکثرا به خاطر این ضعف نابود میشنما از ابتدای علائم بیماری پیگیر بودیمولی متاسفانه از طریق بیمارستان دولتی 8 ماه هیچ پزشکی بیماری سرطان را
تشخیص ندادپس از اینکه اعضا یکی یکی دیگه فعالیت نکردند تازه فهمیدند بیماری سرطان بوده و کسی تشخیص ندادهبهتون توصیه می کنمبرای تشخیص بیماری فقط به مراکز خصوصی مراجعه کنیدحتی اگر به خاطر هزینه های بالای درماناز مراجعه به مراکز خصوصی ناتوانیدهر کاری میتونید بکنیدولی تشخیص و درمان را به مراکز دولتی کم هزینه نسپاریدتشخیص
اشتباه مادرمُ ازم گرفتامیدوارم یه روزی توی این مملکتانقدر عدالت برقرار بشهکه هیچ فرقی بین دولتی و خصوصی نباشهتشخیص اشتباه چند پزشک مرکز درمانی دولتییک خانواده رو نابود کردحتی اگه یکی از این پزشکان چنین بیماری رو با تردید هم تشخیص می دادحالا مادرم بود دلمون هم آروم بودخلاصه زندگیتونو دست هر کسی نسپاریدتا بعد + نوشته شده در هفدهم مرداد ۱۴۰۲ساعت ۱۲ ب.ظ  توسط پرستو ی مهاجر | عشق آرماني...
ما را در سایت عشق آرماني دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fahimehrajabi بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1402 ساعت: 17:07